علی ابن ابی طالب را بهتر بشناسیم
ادامه مطلب...
همه نشسته بودن پیش پیغمبر
یک باره دیدند یک موجود عجیب الهیکل اومد تو مسجد
.
همه حیرت کردند پیامبر فرمود : هیچ کس نترسه .. با شما کاری نداره مقصودش منم ...
.
محضر پیغمبر که رسید گفت: یا رسول الله اصحابت از من ترسیدند .. خودمو معرفی کنم؟
پیغمبر فرمود خودتو برای اینا معرفی کن ....
رو کرد به اصحاب پیغمبر گفت : اسم من هام بن هیم بن لاقیس بن ابلیس ... از طایفه ی اجنه و از دسته شیاطینم
از اول هبوط آدم آمدم تا همین الان که خاتم الانبیا آمدند
برای یه سوال پیش پیغمبر رسیدم .... پیغمبر فرمودند سوالت رو بپرس... گفت سوال من اینه : یا نبی الله یا رسول الله ... همین جوری که گفتم از هبوط آدم تا همین الان که شما آمدید من مجموعه ایام دنیا رو درک کردم ... چون پدر ما ابلیس قسم خورده بود نگذاره آدم و بچه هاش بندگی خدارو بکنند ما مامور بودیم بچه های آدم رو اذیت کنیم .. گمراه کنیم اینا عبادت خدارو نکنند ... اما سر به سر آدم ابوالبشر که میذاشتیم یک باره میدیدیم یک آقای نورانی هویدا میشد
نهیبی بر ما میزد که از ترس نهیب او جرعت نمیکردیم دیگه دورو بر آدم آفتابی بشیم
.
میگفتیم این پیغمبر بعدیه
شیث نبی آمد پیغمبر بود اون آقا نبود
شیث و اذیت میکردیم همون آقا می آمد
میگفتیم پیغمبر بعدیه
.
سام نبی آمد پیغمبر شد اون آقا نبود... باز سام رو اذیت میکردیم اون آقا ظاهر میشد
هر پیغمبری رو که اذیت کردیم اوهم میآمد
همش میگفتیم پیغمبر بعدیه ..پیغمبر بعدیه ..
نوح امد اون آقا نبود ابراهیم آمد اون اقا نبود ... یعقوب آمد اسحاق .. یوسف ... تا الانی که شما آمدید
و ایمان داریم که شما خاتم النبیین هستید
و بعد از شما هم پیغمبری نخواهد آمد ... اومدم سوال کنم اون اقایی که از آدم تا خاتم رو یاری کرده و تمام انبیا را داد رسی نموده اون آقا کیه؟
.پیغمبر فرمود اگر ببینیش میشناسیش؟ گفت بله آقا .. به کل عمرم دیدم الان ببینم نمیشناسم؟ .
امیر المومنین سمت راست پیغمبر نشسته بود سرش رو انداخته بود پایین
دست برد حضرت زیر چونه امیر المومنین سر و آورد بالا
فرمود یه نگاه کن ببین همین آقا بود یا نه؟
تا هام بن هیم بن چشمش به سیمای امیر مومنان افتاد مثه سپند رو آتیش از جا پرید
گفت : ولله قسم . حامی انبیا ، یاور مومنین ، نبود الا همین جوونی که کنار شما نشسته این کیه یا رسول الله؟
حضرت فرمود :ذاک اخی و ابن عمی و وصیی و وارثی و موضع سری، اباالحسنین، مول الکونین، امام الثقلین ، یعسوب الدین ، رییس الموحدین ، قائد قرالمحجرین ، سید المتقین ، امیر المومنین ، اسدلله غالب ،غالب کل غالب ، مظهر العجائب ، علی ابن ابی طالب ,ع, است
7 بحارالانوار : ج 39 ص 164
داستان های شگفت انگیزی از شیطان ، حیدر قنبری(1389)